یک دیوانه همواره در زندگی و شهر شما است و تمام دارایی های شما را روز به روز با خرابکاری های خود بی ارزش می‌کند یا می‌سوزاند، به جایی رسیده است که اکنون در شهر خود برای به دست آوردن غذا باید عرق چند برابر بریزید زیرا همه چیز کم شده است و گران، شما اگر اعتراض کنید آن دیوانه شما را میگیرد گاهی در بند می‌کند گاهی اعدام و به جای دست نگه داشتن خرابکاری هایش را بیشتر می‌کند؛ اکنون یه یک پله بالاتر رفته است و بدون اجازه و بجای شما، در مسائل شهر های دیگران دخالت می‌کند باعث عصبانیت دیگران می‌شود و دائم درمورد حذف کردن، و از نقشه دنیا پاک کردنِ دیگر شهرها حرف میزند و باعث جنگ می‌شود.

اکنون چه چیزی عاقلانه است؟

جنگیدن با دیگران بخاطر یک دیوانه ای که زندگی شما را نابود کرده است و اینک به دنبال جنگ برای نابود کرد خانه شماست.

یا بیرون راندن آن دیوانه، خاموش کردن شعله های جنگ طلبی بی اساس و پایدار ساختن دوباره زندگی. 

 

اگر انتخاب گزینه اول باشد؛ قطعا فرقی بین آن دیوانه و مردم شهر وجود نخواهد داشت.